مروارید کوچولو
امروز سوم اردیبهشت هست که دارم برات آش دندونی می پزم مامان جون داداشی رو برده که من فرصت بیشتری داشته باشم و راحتتر کار انجام بدم
مروارید کوچولو بلاخره نیش زد و ما کلی ذوق کردیم از دیدنش
خودت هم داری گاز گرفتن داداشی و وقتی چیزی بهت نمی ده تمرین می کنی تازه یادگرفتی اگه نتونستی گاهی اوقات موهاشو بکشی
آش دندونی پخته و خورده شده همراه خانواده و برای عمه ها و زن عمو و مامان بزرگ هم فرستاده شد
خودت هم کلی از آش خوردی و دوباره هم می خواستی
خاله ملیحه یه شلوار خوشگل قرمز برات خرید با چند تا عروسک سوتی
خاله نگار هم به جای شما برای داداشی تنیس خرید که حساس نشه
خاله جون هم یه شانسی مکویین برای داداشی و کلی گیره سر نانازی برای شما
مامان جون هم نقدی حساب کردن
بابایی هم قول یه تیکه طلا رو داده که با هدیه تولدت بشه یه نیم ست
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی