تاتی تاتی پاپا تی تی
دخمل گلم یه هفته ای می شه که داری تاتی میری دوسه قدم می ری و دوباره سقوط اونهم از همه نوعش
همراه بادرد و گریه
الان دیگه پنج شش قدمی میری و خودت هم می خندی به این راه رفتن
از آب دهن نگو که کشته منو همش رو به پایین اونهم کش دار
امروز رو با آبریزش بینی و عطسه زدن شروع کردی داداشی هم همینطوره
توی خونه هم تمام مسیر های شما و میزها و شیشه ها حتی تلویزیون با آب دهانت ضد عفونی میشه
مامانی به گردت هم نمی رسه
اگه داداشی نباشه خدایی کم میارم گاهی اون جای من دنبالت
الان هم که همش به هر صورت می خوری زمین و گاهی اوقات از نوع بدش البته به قول مامانم ملائک همه مراقبتن تا مامانی کم نیاره وشما سالم و سلامت باشی
امیدوارم که گام های بعدی زندگیت پر از موفقیت و پیروزی باشه و همیشه همراه گام های بلندت لبخند از لبانت چیده نشه
این روزه من بیشتر بوی بهشت رو تو خونه حس می کنم هر زمان که بغلت می کنم و به داداشی نگاه می کنم هم بوی بهشت و هم خود بهشت و تو خونه دارم
خدایا شکر