رها جونمرها جونم، تا این لحظه: 9 سال و 11 ماه و 9 روز سن داره

رها داودی

نوروز 94

1394/1/26 16:26
نویسنده : مامان مرضیه
178 بازدید
اشتراک گذاری

روزها به سرعت در گذرند و ماهم زمانی که به پشته سر نگاه می کنیم فقط و فقط می تونیم حصرت بخوریم که ای کاش ............

 اما باز هم با تمام گذر ها باید سوخت و ساخت

دلم می خواست بهتر می تونستم بغلت کنم و تما مدت کنارت باشم اما دوست نداشتم که داداشی دل آزرده بشه و خیلی چیزای دیگه

امسال هم گذشت و سال جدید خانواده چهار نفری مون شاد و سرحال بود

اولین روز عید رو به دید و بازدید بزرگترا گذروندیم و روز دوم با مامان جون و خاله ها وعمو جعفر رفتیم اصفهان

(البته امسال ما طالقان نرفتیم چون مامان بزرگ همراه عمه لیلا رفته بود یزد)

کلی خوش گذروندیم و آخر هفته برگشتیم

محمد فرهام هم توی میدان نقش جهان  کلی بازی کرد و چند باری هم درشکه سواری کرد

کلی هم عکسای خوشگل از خواهر و برادرمون داریم که توی اولین فرصت می زارم

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به رها داودی می باشد